تختی یک ماشین بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت. همیشه برای تعمیر به تعمیرگاه نادر میآمد که مالکانش دو شریک بودند به نامهای علی و آوانس. مردمی که گرفتاری یا مشکلی داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسانند. جهان پهلوان تختی یک روز در این تعمیرگاه نشسته بودیم که تختی بدون ماشینش آمد. گفتیم ماشین کو؟ آقا تختی گفت:دیشب ماشین را دزدیدند.آوانس با شنیدن این حرف گفت:آق,داستان,دزدیده,خودروی,جهان,پهلوان,تختی ...ادامه مطلب